بسم الله
فَانظُرْ إِلَیََّ ءَاثَـَرِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِ الاْ رْضَ بَعْدَ مَوْتِهَآ إِنَّ ذَ َلِکَ لَمُحْیِ الْمَوْتَیَ وَ هُوَ عَلَیَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ؛
پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده میگرداند. در حقیقت، هم اوست که قطعاً زنده کنندة مردگان است و اوست که بر هر چیزی تواناست . روم،آیه 50
خداوند متعال در آفرینش جهان هستی تذکراتی را همواره به انسان داشته است. البته اگر پیرامون آن تعقل و تدبر کنیم. بهار، همان فصلی که زمین مرده، زنده می شود یکی از امور قابل تامل است. رستاخیز زمینی یادآور یوم الحساب است. آن زمان که همه حی می شوند و حاضر. بهار های زیادی از زندگی ما سپری شده است و ما شاید کمتر فرصت این تفکر را پیدا کرده باشیم. نوروز آن میراث گران بهای اجدادمان، پیام آور همین زندگی بهار، بعد از مرگ در زمستان است.
خداوند متعال گاه آنقدر انسان را غرق در نعمت های متعدد می کند که او خود به این امر اذعان می کند که بار الها من چگونه شکر این نعمت ها را به جای آورم؟! آنچنان وقایع و امور به هم چفت و بست پیدا می کنند که انگشت به دهان می ماند این انسان در عظمت خداوند و فقط زبان می چرخاند و می گوید لا اله الا ا... .
امسال بهار، که قرار است یوم الحساب را برای ما تداعی کند، همزمان شده است با ایام شهادت زهرای اطهر(س). همو که سرور زنان اهل بهشت است، همو که نبی اسلام (ص) درموردش فرمود: «هر کس فاطمه دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است».
و خداوند امسال سنگ تمام گذاشته است برای شیعیان علی و زهرا. نعمت بهار با فاطمیه رنگ و بویی دیگر دارد و خدا رو شکر.
امسال بهار فاطمی داشته باشیم تا خداوند به ما آخرتی فاطمی مرحمت کند.
امام باقر(ع) میفرمایند:
پدرم از جدّم، رسول خدا(ص) نقل کردند که: در روز قیامت منبرهایی از نور برای انبیا نصب مینمایند و منبر من از همه بلندتر است.
آنگاه خداوند میفرماید:«ای محمّد! خطبه بخوان و من خطبه میخوانم که هیچ یک از پیامبران نشنیده باشند و پس از آن برای اوصیا، منبرهای نورانی نصب مینمایند و منبر وصیّ من علیّ ابن ابی طالب(ع) از همۀ منبرها بلندتر است و علی(ع) به دستور حق، خطبهای میخواند که اوصیا نشنیده باشند ... و جبرئیل ندا میدهد که هان! اهل محشر سرها به گریبان کشید و دیدههای خود ببندید، همانا فاطمه(س) به جانب بهشت عبور میکند. حضرت در ملازمت فرشتگان با جلال و جبروت بر در بهشت فرود میآیند، پس فاطمه(س) توقّف میکند و التفات ایشان به جانب صحرای محشر است.
خطاب میرسد: «ای دختر حبیب من! اینک که دستور دادهام به بهشت روی، نگران چه هستی؟»
عرض میکند: «ای پروردگار من! دوست دارم چنین روزی مقام و منزلتم نزد اهل محشر معلوم شود»
ندا میرسد: «ای دختر حبیب من! برگرد و در مردم بنگر و هر کس که در قلبش دوستی تو یا یکی از فرزندانت است، داخل بهشت گردان»
و بعد امام(ع) فرمودند:
« به خدا سوگند در آن روز، فاطمه(س) شیعیان و دوستان خود را از میان مردم چنان بر میچیند که مرغ دانههای خوب را از بد جدا میکند.
آنگاه فاطمه(س) با شیعیان خود در بهشت حاضر میشوند. خدا در دل ایشان میافکند تا دوباره به محشر التفات میکنند، خطاب میرسد: «این نگرانی شما برای چیست؟ همانا دختر حبیب من، از شما شفاعت کرد»، عرض میکنند: «خدایا! دوست داریم قدر ما در چنین روزی معلوم گردد.»
خداوند میفرماید:
«ای دوستان من! در میان جماعت بنگرید؛ هر کس که به خاطر دوستی فاطمه(س) شما را دوست داشت، هر کس به خاطر محبّت فاطمه(س) به شما طعام داد، به خاطر محبّت فاطمه(س) به شما لباس داد، به خاطر محبّت فاطمه(س) شما را به جام آبی سیراب کرد، یا غیبتی را از شما دور گردانید، دست او را بگیرید و همراه خود وارد بهشت کنید.
امام باقر(ع) فرمودند:
« به خدا سوگند که در محشر جز کافر و منافق و شکّاک نمیماند».