نویسنده: علی تقی پور
حق این بود که درباره دهه کرامت و منزلت علی بن موسی الرضا (ع) با مطالعه بنویسم و با موضوع، از این بابت که مقام کعبه ما ایرانیان را دارد، در گذر از کتاب و مجلات و فکرم چیزی پُر و بجا نیافتم و دلم گفت و نوشتم :
گذرم در هفته قبل به مشهد بود شهری که این روزها میزبان میلیون ها مسافر است؛ دهه ای نزدیک را در پیش دارد، آیا می تواند جوابگوی نیازهای مسافران باشد، آیا عاشق الرضایی که از 2000 کیلومتر آنطرف تر (و شاید هم بیشتر) به خراسان و مشهد آمده است می تواند آسوده خاطر به زیارت رود؟!
بگذریم ... !
3 سالی گذشته بود از آخرین دیدارم، رفتنم بهانه حال خرابم را داشت، شاید خلوت کردن با کسی که دوستش داشتم بهبودم می داد، اولین روز قصد کردم قبل از اذان مغرب وارد حرم شوم، اما از ساعت ها قبل حرم پر می شد! حتی تا ورودی بسط ها، ناچار بودم برای زیارت زمانم را تغییر دهم، ساعت 2 بامداد وقت خوبی بود تا اذان صبح، رفتم اما همان حالت غروب را داشت... شاید از من هم عاشق تر وجود داشت! تنها لذتم از آن شب رفتن ها نقاره زنی های طلوع آفتاب بود در شب هایی که ماه کاملشان 2 تا بود برایم ... دل سیر زیارت نکردم این چند روز؛ همین.
بگذریم... !
مشهدم اینجا نبود! اجاره شبی 200 هزار تومن (جایی با وضعیتی تقریبا مطلوب) برای یک اتاق 12 متری، کرایه های بی قانون وسایل نقلیه عمومی - انگار حرم، تنها کشور جهان بود که در آن خدمات، پولی نبود- و مهمتر از آن هم وضعیت تجار اطراف حرم که معاششان از رضا (ع) است، اما در جوارش معصیت می کنند و در حقّ مسلمانی که برای زیارت آمده است کم فروشی و بد فروشی، تا مردمی را ...
بگذریم...!
مشهد شاید برای مشهدی ها عادی باشد، شاید مردگانی که از صحن آزادی وارد می شوند ... بگذریم از همه این ها ...
مشهد برای ما مهم است. دریابید این شهر را حداقل در این دهه (درست رفتار کنید با میهمانان این حضرت) لطفاً !
عاشق که نمی تواند مُعطّل شما باشد!
شاید مردگانی که از صحن آزادی وارد می شوند ...
یه حدسایی میزنم ولی میخام مططمءن شم . . .